
به دلیل جنجال در شوخی های کلیپسی، موقتاً از این شوخی ها خودداری میکنیم اما بهتره به جای کلیپس، یک مرد بالای سر شما باشه
به خاله ام که تو آمریکا زندگی می کنه با کلی ذوق و شوق گفتم: خاله، من خیلی دوست دارم بیام اونجا زندگی کنم. برگشته می گه: خب اینجا کسی رو داری بری پیشش؟ خاله که نیست لامصب عمه است برا خودش
قدیما مهمون میومد خونه مون می گفتن دستشویی کجاست. الان تا میان می گن پسورد Wifi مودمتون چیه؟
کلاس شما بدترین کلاسی بود که تو این سالا داشتم؛ جمله معمول همه معلم ها، ناظم ها و مدیران مدرسه طی سال، در صورت بروز حادثه.
مراقب سر جلسه امتحان اومده میگه کارت ورود به جلسه؟ گفتم اصلا به من میخوره درسخون باشم بیام جای کسی امتحان بدم؟
گفت خداییش نه … ول کرد رفت.
می خوام برم برنامه آشپزی شرکت کنم آخرش بگم: ووو غذا نایس بود، فضا فرندلی بود خدا رو تنکس همه چیز پرفکت بود کلا هپی بودم همه چیز فنتستیک بود برای همین و برای پرسنالیتی نایسشون پوینت ۱ رو در نظر گرفتم.
تاثیرگذارترین کتاب زندگیم کتاب «جنگ و صلح» اثر جاودان کنت لئون تولستوی بود… البته نخودمشا، ولی یه بار از بالای کتابخونه افتاد و همچین خورد تو کله ام که تا دو روز سرم سوت می کشید…
تعارف که نداریم، همیشه در هر فدایِ سرت، یه خاک بر سرت به صورت مستتر و بالقوه وجود داره.
شیرین ترین ساعت خوابیدن اگه گفتین چه زمانیه؟ زمستون کنار بخاری شب امتحان.
فرانسوی ها ایرباس میسازن، ایرانی ها صفحه «مرد باس»، «زن باس»، «رفیق باس!»
زندگی مث مامانت نیست که اگه الان غذا میل نداری واست نگه داره نذاره کسی بخوره. دل دل کنی یکی دیگه خورده. مراقب فرصتای غذاییت باش.
بیشتر رابطه ها با جمله تو با بقیه فرق داری شروع میشه و با جمله تو هم مثل بقیه ای تموم می شه.
– استادای دانشگاه رو بردن تو هواپیما از بلندگو اعلام کردن که این هواپیما ساخت دانشجوهای شما هست، همه اساتید فرار کردن! جز یه استاد، پرسیدن چرا نشستی؟ استاد گفت: اگه این هواپیما ساخت دانشجوهای منه که شک دارم پرواز بکنه تازه اگه روشن شه.
شایعه شده مسی برا خوندن کامنتای ایرانی ها، از بسته های آموزشی بالا بالا استفاده می کنه!
این شعر به صورت عمودی و افقی یک جور خونده می شه!
از چهره افروخته گل را مشکن
افروخته رخ مرو تو دیگر به چمن
گل را تو دگر مکن خجل ای مه من
مشکن به چمن ای مه من قدر سخن!
دیروز اسم مودم وایرلسم رو گذاشتم «اگه میتونی هکش کن.» امروز، وقتی از خواب پا شدم، دیدم اسمش شده: «سوسک شدی؟»
دختره ۱۱ سالشه پست گذاشته: خدایا یعنی میشه من برگردم به دوران بچگی؟ یه ذره اسید بدین من بزنم خودمو راحت کنم.
به افتخار مادری که اگه ۱۰۰ تا پریز خالی هم باشه، برا وصل کردن جاروبرقی، گوشی تو رو از شارژ درمیاره.
یکی از شبکه ها یه مستند راجع به چیتا داشت؛ مجریش می گفت: چیتا این توانایی رو داره که ۶ ساعت بدون حرکت بمونه! خب لعنتی تو همین ایران، آدم هست ۲۰ ساعت بی حرکت پای فیس بوک میشینه؛ ۶ ساعت چیتا رو به رخ من نکش!
دختره پست گذاشته: اینقدر بدم میاد از این پسرایی که میان نت برا علافی! انگار هر وقت خودش میاد نت عمل پیوند کلیه داره
من یه بار هشت صبح پا شدم که مثلا کامروا شم؛ انقدر حوصله م سر رفت ساعت ۱۰ دوباره خوابیدم…!
دیشب یه پشه بهم خندید و گفت: آخرش که چی؟ تا صبح که نمیتونی سرت رو زیر پتو نگه داری!
امروز سوار تاکسی شدم، موقعی که راننده میخواس بقیه پول رو بده صد تومن نداشت. گفت به جاش در رو محکم ببند. یعنی فشار اقتصادی با مردم چه کرده!
تو یه سایت آگهی زده روغن شترمرغ ۱۰۰ درصد گیاهی۱ من رفتم بپریم تو استخر اسید.
تو رفاقت مواظب آدم های تازه به دوران رسیده باش … هر گز به دیواری که تازه رنگ شده تکیه نباید کرد.
من موندم این آقا گرگه هست تو میگ میگ. پول برای خرید بمب، موشک، هواپیما و … داره پس چرا نمیره یه مرغ بخره بخوره.
اولین باری که از سر کلاس دانشگاه منو انداختن بیرون واسه این بود که ماژیک نمی نوشت. استاد گفت: چرا این نمی نویسه؟ منم گفتم دکمه شو بزن… استاد دو ثانیه به ماژیک نگاه کرد… بعد دیگه هیچی من خودم رفتم بیرون!
اعتماد شده مثل پراید. با اینکه مشتری زیاد داره، بیشتر از همه قربانی می گیره.
از بس که این چند وقته مطالب عاشقونه خوندم، همه ش فکر می کنم یکی منو ول کرده رفته!
یکی دکتر میشه،
یکی مهندس میشه،
یکی فضانورد
یکی استاد دانشگاه
یکی فیزیکدان
یکی پروفسور
منم درس عبرت شدم برا بقیه
یه سری استکان هست آدم می خواد چای بخوره دماغش میره تو استکان؛ مهندسین یه فکری به حالش کنین، خعلی رو مخه
می دونین چی از ۱۰۰ فحش بدتره؟ ۲۰۰ فحش. والا!
الان که شما تو خونه نشستی و چای گرم مینوشی یه عده هستن که دارن تو برف و سرما با بدبختی عکس میگیرن تا زود بذارن تو فیس بوک، به فکر اینا هم باشید خیلی گناه دارن.
توی آسانسور وایساده بودم یه دختری هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت: چطوری؟ گفتم: الحمدلله
یه نگاهی به من کرد و هندزفری شو جابجا کرد!
معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه! هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبیم درآوردم ادامه دادم:
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله
یکی زنگ زده منم اصلا حوصله شو نداشتم. شروع کردم نصفه نصفه حرف زدن یعنی مثلا آنتن ندارم و قطع می شه و از این حرفا. می گه صدات قطع و وصلی می شه ولی صدای ضبط ماشینت واضح میاد!
می دونین فرق کلاغ با قناری چیه؟ هیچ فرقی ندارن، فقط قناری سنتی میخونه کلاغ راک!
تو فیلما دیدین بچه هه گم میشه
مامانش ۲۰ سال اتاقشو دست نخورده نگه میداره!؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من یه بار ۲ روز رفتم اردو
برگشتم دیدم اتاقم شده انباری!
پسرایـی ﮐﻪ ﺍﺑــﺮﻭﻫﺎﺷﻮﻧﻮ ﻧﺎﺯﮎ ﺑﺮﻣﻴــﺪﺍﺭﻥ
ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﺷﺘــﻪ ﺑﺎﺷﯿــﻦ ﮐﻪ :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻻﻥ ﺍﺑــﺮﻭﻫﺎﯼ ﭘﻬﻦ ﺩﻭﺑــﺎﺭﻩ ﺑﯿــﻦ ﺧﺎﻧــﻮﻣﺎ ﻣُﺪ ﺷﺪﻩ
ﭘﻬﻦ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾــﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺎﻧــﻮﻣﺎ ﻋﻘﺐ ﻧﻤﻮﻧﯿــﺪ
از یه دختره پرسیدم: حالت چطوره؟
گفت: میجی یوجی!
اولش فک کردم داره چینی یا ژاپنی حرف میزنه،
نگو منظورش این بوده: مرسی، تو چی؟؟
ترکی: سنی سویوروم
انگلیسی: آی لاو یو
فرانسه: ژ تم
اسپانیول: ته آم
ایتالیایی: تی آم
آلمانی: ایش لیبی دیش
فارسی: دوستت دارم
دخترونه: بولولو گوجی موجی بوچ بوچ!
من 😐 😐 😐
😉
میدونین چرا هویج نارنجیه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
چون بهش میاد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حالا اگه گفتین چرا خیار سبزه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چون نارنجى اصلا بهش نمیاد… والا
بى مزه ام خودتی
سلامتی پسری که اس ام اس نوشت : دلم برات تنگ شده عشقم…
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
فرستاد واسه همه مخاطب هاش
لامصب دل نیست که دریاست 😐
به بابام میگم : بابا نوشابه خریدی برام ؟
میگه : پوکیه عقل که داری میخوای پوکیه استخونم بگیری ؟؟؟
من 😐
مهر پدری 😐
نوشابه خانواده 🙂
و دیگر هیچ
یه فامیل داریم ۲۸ ساله بیکاره
اگه دو سال دیگه بیکار بمونه بازنشسته میشه 🙂
دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده، سواد داری؟
( خو چه ربطی داشت؟)
نوچ نوچ بی سوادی؟
نوچ نوچ پس تو خر من هستی !!!!!
و به این ترتیب ما اوسکول وار بزرگ شدیم !
این یکیش خیلی خارجیه:
آن مان نباران دو دو اسکاچی آنی مانی کلاچی!!!
( یهنی چی آخه! زبون آفریقایی میخوندیم؟!!)
ده بیست سه پونزده هزار و شصت و شونزده هرکی میگه شونزده نیست!! ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ !
جون من برید تو نخ ادامه ش!!!
خاله پیرزن خونه نیست! آخه رفته انگلیس! بخره یه خودنویس! خودنویسش گرونه دونه ای یه قرونه!!!
( یعنی خیلی گرون بوده مثلا!)
این یکی که دیگه اینقدر تاثیر گذار بوده که الانم میگیمش!!
اتل متل توتوله! گاو حسن چه جوره! نه شیر داره نه پستون
( بعد خیلی جالبه اینجا که بدون شیر و پستون شیرشو بردن هندستون)!!!
یک زن کردی بستون!
( و اینگونه بود که از هند به کردستان سفر کردیم!)
این یکی!!!
حسن یک حسن دو حسن سه . . . حسن ده حسن دنده به دنده! حسن بشقاب پرنده! حسن چرا نمیخنده!
( و بعد در کمال تعجب و ناباوری!!!)
حسن میشینه میخنده! حسن نوکر بنده!
این یکی هم که نهایت هنر ما رو در متصل کردن مسایل نامربوط به هم نشون میداد!!!
یک، یه دوستی داشتم دو، دوسِش میداشتم
(تا اینجا اکی!! ربط داشت!)
سه، سپاسگذارم!!!
چهار، چاره ندارم!
پنج، پنجه آفتاب!
شش، شیشه شکستم!
هفت، هفتیر کشم من!
هشت، هشتیر کشم من!
نه، نامه رسونم!
ده، دروازبونم!
( و حالا بعد از انتخاب تمام شغل های آبرومند موجود میزدیم تو کار مطربی!!)
یازده، ریزه میزه!!!
دوازده، قر میریزه!!!
مغز داشتیم ما!!!!
بعد ازمون انتظارم دارن بریم خارج درس بخونیم اوناهم راهمون بدن!!! 🙂 🙂 🙂
یه شاگرد خوب هیچوخ شماره استادش رو برای شوخی به عنوان فروش گوسفند زنده تو نیازمندیها چاپ نمیکنه!!! 🙂
ﯾﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﭘﺎﺷﻮ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ
ﺑﺮﯾﻢ ﺳﻔﺮ …. ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﮐﺠﺎ ﺑﺮﯾﻢ؟ … ﺑﮕﻢ : ﺷﻤﺎﻝ
ﻋﺰﯾﺰﻡ ….ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺮﯾﻢ ﻓﻘﻂ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﻣﻦ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺨﺮﻡ ﺑﯿﺎﻡ ….ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺗﻮ
ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺘﯿﭙﯽ … ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ : ﻧﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ
ﺑﺨﺮﻡ …. ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ : ﺍﻩ ﻣﯿﮕﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺩ ….ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ : ﺳﺮ
ﻣﻦ ﺩﺍﺍﺍﺍﺩ ﻧﺰﻥ ﺍﺻﻦ ﻧﻤﯿﺎﻣﺎﺍﺍﺍﺍ …….ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ : ﺧﻔﻪ
ﺷﻮﻭﻭﻭﮐﺜﺎﺍﺍﺍﻓﺖ ….!….
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺩﻋﻮﺍﻣﻮﻥ ﺷﺪ !! ﺑﻘﯿﺸﻮ ﺑﻌﺪﺍ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ !! ﺑﺮﻡ ﺑﺒﯿﻨﻢ
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻪ !!!!!