
همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!
سلام! ضامن آهو، دلِ شکستهِ ی من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید
طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.
کبوتر دل من، بی شکیب می آید
برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد
چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید …
گاهی دلـــــم یک جای دنج میخواهد …
جایی شبیه صحن های حرمت ، من باشم و بغضهایِ نشکسته….
چه غبطه ای میخورم به آن کبوتری که دلتنگی هایش را با شما سهیم است
دل را به دست پنجره ی فولاد می دهم،
اینجا برای هر دل بسته، کلید هست …
امروز که سر بر حرمت می آیم
انگار تمام عشق کامل شده است
ای ضامن آهو ! به غریبی سوگند
دل کندن از این ضریح مشکل شده است
ایام سوگواری تسلیت